{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
inhibition
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
بازداری
۳
۰
[توسط مشتری]
[شیمی]
مهار
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
مهار
۳
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
مهار
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
بازداری
۱
۰
[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
بازدارندگی
۱
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
بازدارندگی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جلوگیری از بروز احساسات
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منع
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شرم
معنی inhibition, معنی هئاتهدهفهخئ, معنی inhibition, معنی اصطلاح inhibition, معادل inhibition, inhibition چی میشه؟, inhibition یعنی چی؟, inhibition synonym, inhibition definition,
معنی نرخ بارگذاری
,
ترجمه نرخ بارگذاری
به انگلیسی,
معنی همه گیری
,
معنی درجه انطباق
,
ترجمه درجه انطباق
به انگلیسی,
معنی Robust combined operating room planning and personnel scheduling under uncertainty
,
ترجمه Robust combined operating room planning and personnel scheduling under uncertainty
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی