{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
infant
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نوزاد
۲۲
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
نوزاد
۲۲
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
نوزاد
۲۲
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
نوزاد
۲۲
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
نوزاد
۲۲
۰
[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
نوزاد
۱
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
شیرخوار
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
خرد سال
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
خردسال
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
کودک
معنی infant, معنی هئبشئف, معنی infant, معنی اصطلاح infant, معادل infant, infant چی میشه؟, infant یعنی چی؟, infant synonym, infant definition,
معنی feverish
,
ترجمه feverish
به فارسی,
معنی retroperitoneal AdenopaThy
,
معنی واسط آ - بیس
,
ترجمه واسط آ - بیس
به فارسی,
معنی tautology
,
ترجمه tautology
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی