{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
indexed
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فهرست بندی شده
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نمایه گذاری شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شاخصگذاری شده؛ شاخص دار
۰
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
شاخص
معنی indexed, معنی هئیثزثی, معنی indexed, معنی اصطلاح indexed, معادل indexed, indexed چی میشه؟, indexed یعنی چی؟, indexed synonym, indexed definition,
معنی زد وخورد کردن، لاس زدن، جاسوسی کردن
,
ترجمه زد وخورد کردن، لاس زدن، جاسوسی کردن
به انگلیسی,
معنی مرام نامه
,
ترجمه مرام نامه
به انگلیسی,
معنی hazard
,
ترجمه hazard
به فارسی,
معنی skin roller
,
ترجمه skin roller
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی