{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
incurred
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متحمل شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وارد آمده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متحمل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متحمل شده، ایجاد شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متحمله
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متحمل شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
موجب ضرر شدن، بوجود آید
۰
۰
[توسط مشتری]
[حسابداری]
تحمل شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خرج شده
معنی incurred, معنی هئرعققثی, معنی incurred, معنی اصطلاح incurred, معادل incurred, incurred چی میشه؟, incurred یعنی چی؟, incurred synonym, incurred definition,
معنی Ductless
,
معنی Common Agricultural Policy
,
ترجمه Common Agricultural Policy
به فارسی,
معنی اثر شلاقی
,
ترجمه اثر شلاقی
به انگلیسی,
معنی (ruomalg) طلسم، جادو، فریبندگی، دلیری، افسون، زرق , و برق
,
ترجمه (ruomalg) طلسم، جادو، فریبندگی، دلیری، افسون، زرق , و برق
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی