{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
incumbent
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
متصدی
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
مصدر کار
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
شاغل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حاکمه/فعلی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فعلی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مشغول به کار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شرکت باسابقه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ناگزير
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
لازم
معنی incumbent, معنی هئرعودثئف, معنی incumbent, معنی اصطلاح incumbent, معادل incumbent, incumbent چی میشه؟, incumbent یعنی چی؟, incumbent synonym, incumbent definition,
معنی annoyed
,
ترجمه annoyed
به فارسی,
معنی Auscultation
,
ترجمه Auscultation
به انگلیسی,
معنی هشدار توصیه ای
,
ترجمه هشدار توصیه ای
به انگلیسی,
معنی You are here
,
ترجمه You are here
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی