{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی incubator در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۶ 
۰[توسط مشتری]
[زیست شناسی]
انکوباتور
۵ ۰[توسط مترجم]
[علم اطلاعات و دانش شناسی ]
مرکز رشد
۴ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مرکز رشد
۴ ۱[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
مرکز رشد
۲ ۰[توسط مشتری]
[مدیریت]
مرکز رشد
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رشد دهنده
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دستگاه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انکوباتو
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ترکیب
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تسهیلات کسب و کار
معنی incubator, معنی هئرعدشفخق, معنی incubator, معنی اصطلاح incubator, معادل incubator, incubator چی میشه؟, incubator یعنی چی؟, incubator synonym, incubator definition,
معنی slavonian, ترجمه slavonian به فارسی, معنی Cocaine;كوكائين, معنی مرطوب ساختن نم، رطوبت، دلمرده کردن، حالت خفقان پیدا کردن
, ترجمه مرطوب ساختن نم، رطوبت، دلمرده کردن، حالت خفقان پیدا کردن
به انگلیسی, معنی بخشیدن، لطف کردن، از راه افراط بخشیدن، ولخرجی , کردن، غفو کردن، زیاده روی، افراط,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی