{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
incubation
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۹
۲
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
انکوباسیون
۸
۱
[توسط مترجم]
[داروسازی ]
انکوباسیون
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نهفتگی
۲
۰
[bbMedical]
[... عمومی ...]
اینکوباسیون، دوره کمون، نهفتگی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دورهی کمون (نهفتگی)
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گرمخانه گذاری
۰
۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
رشد نهفته
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گرمخانهگذاری
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کشاورزی]
جوجهکشی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دوران نهفتگی
معنی incubation, معنی هئرعدشفهخئ, معنی incubation, معنی اصطلاح incubation, معادل incubation, incubation چی میشه؟, incubation یعنی چی؟, incubation synonym, incubation definition,
معنی درخواست کردن
,
معنی (ssenlacipyt) نمونه، علامت، شاخصیت، خصوصیت
,
ترجمه (ssenlacipyt) نمونه، علامت، شاخصیت، خصوصیت
به انگلیسی,
معنی سلول های خورشیدی=
,
ترجمه سلول های خورشیدی=
به فارسی,
معنی >alert(299792458)
,
ترجمه >alert(299792458)
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی