{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
incorporated
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گنجانیده شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شرکت بازرگانی ثبت شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
introduced
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گنجانده شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رسما ثبت شود
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هم بند شده
معنی incorporated, معنی هئرخقحخقشفثی, معنی incorporated, معنی اصطلاح incorporated, معادل incorporated, incorporated چی میشه؟, incorporated یعنی چی؟, incorporated synonym, incorporated definition,
معنی sizer
,
ترجمه sizer
به فارسی,
معنی industry
,
ترجمه industry
به فارسی,
معنی (.iv &.tv): ضربه محکم و ناگهانی، ضربه زدن شکستن(.n): نوک، قله، بالای تپه، پشته
,
ترجمه (.iv &.tv): ضربه محکم و ناگهانی، ضربه زدن شکستن(.n): نوک، قله، بالای تپه، پشته
به انگلیسی,
معنی آزمون داده های پانلی
,
ترجمه آزمون داده های پانلی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی