{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
impressions
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بازدید
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برداشتها
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
Feeling, sense
معنی impressions, معنی هوحقثسسهخئس, معنی impressions, معنی اصطلاح impressions, معادل impressions, impressions چی میشه؟, impressions یعنی چی؟, impressions synonym, impressions definition,
معنی Habit
,
ترجمه Habit
به فارسی,
معنی Distributor
,
ترجمه Distributor
به فارسی,
معنی الگوریتم ژنتیک
,
ترجمه الگوریتم ژنتیک
به انگلیسی,
معنی جستجو کردن، جانکندن، ازریشه کندنیا دراوردن، قلع , خواربار، کوتوله، مزدور، نویسنده مزدور، زمینکندن کردن، (مج.)از کتاب استخراج کردن، خوردن، غذا دادن کرم حشره، نوزاد، بچه مگس، زحمتکش، (ز.ع)خوراک
,
ترجمه جستجو کردن، جانکندن، ازریشه کندنیا دراوردن، قلع , خواربار، کوتوله، مزدور، نویسنده مزدور، زمینکندن کردن، (مج.)از کتاب استخراج کردن، خوردن، غذا دادن کرم حشره، نوزاد، بچه مگس، زحمتکش، (ز.ع)خوراک
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی