{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
imposed
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
اعمال شده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
وضع شده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمیل شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اعمالی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تحمیلی
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
تحمیلی
معنی imposed, معنی هوحخسثی, معنی imposed, معنی اصطلاح imposed, معادل imposed, imposed چی میشه؟, imposed یعنی چی؟, imposed synonym, imposed definition,
معنی Rebuilding
,
معنی Dependency Between Attack
,
ترجمه Dependency Between Attack
به فارسی,
معنی تغییرشکل ارتجاعی
,
ترجمه تغییرشکل ارتجاعی
به انگلیسی,
معنی اضطراب
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی