{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
impose
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۱
۰
[توسط مترجم]
[علوم سیاسی]
تحمیل کردن
۱۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمیل کردن
۵
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تحمیل
۴
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
اعمال کردن
۴
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اعمال کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تکلیف کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
وارد کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[متون مطبوعاتی و خبری]
تحمیل شده
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
گرانبار کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مالیات بستن
معنی impose, معنی هوحخسث, معنی impose, معنی اصطلاح impose, معادل impose, impose چی میشه؟, impose یعنی چی؟, impose synonym, impose definition,
معنی fortune
,
ترجمه fortune
به فارسی,
معنی omen
,
ترجمه omen
به فارسی,
معنی Realistic thinking
,
ترجمه Realistic thinking
به انگلیسی,
معنی neuroautonom
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی