{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
implementing
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجرا کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به کارگیری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیادهسازی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرآیند
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیاده سازی، به کارگیری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به کارگیری، اجرا کردن، پیاده سازی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پیاده سازی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
: اجرا
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بکارگیری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
طرح ریزی- فرایند
معنی implementing, معنی هوحکثوثئفهئل, معنی implementing, معنی اصطلاح implementing, معادل implementing, implementing چی میشه؟, implementing یعنی چی؟, implementing synonym, implementing definition,
معنی quadruplicate
,
ترجمه quadruplicate
به فارسی,
معنی stallion
,
ترجمه stallion
به فارسی,
معنی مکالمه فرد به فرد
,
ترجمه مکالمه فرد به فرد
به فارسی,
معنی wow
,
ترجمه wow
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی