{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
implement
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجرا
۸
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
پیاده سازی
۴
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
اجرا کردن
۴
۰
[توسط مترجم]
[روانشناسی]
اجرا کردن
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انجام دادن، اجرا کردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به کارگیری
۰
۰
[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
انجام شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به انجام رساندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انجام
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجرایی
معنی implement, معنی هوحکثوثئف, معنی implement, معنی اصطلاح implement, معادل implement, implement چی میشه؟, implement یعنی چی؟, implement synonym, implement definition,
معنی logic gate
,
معنی Canonalization
,
ترجمه Canonalization
به فارسی,
معنی پراکنش
,
معنی Ceeport
,
ترجمه Ceeport
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی