{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
implantable
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
قابل کاشت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کاشتنی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قابل كاشت
معنی implantable, معنی هوحکشئفشدکث, معنی implantable, معنی اصطلاح implantable, معادل implantable, implantable چی میشه؟, implantable یعنی چی؟, implantable synonym, implantable definition,
معنی proofread
,
ترجمه proofread
به فارسی,
معنی be reduced
,
ترجمه be reduced
به فارسی,
معنی اگاهی دادن، مستحضر داشتن، اگاه کردن، گفتن، اطلاع , دادن، چغلی کردن
,
معنی interaction
,
ترجمه interaction
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی