{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
impediment
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۰
[توسط مترجم]
[زبان شناسی]
مانع
۴
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
مانع
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
رادع
۰
۰
[bbGeneral]
[... عمومی ...]
مانع
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مانع.
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مانع..
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سد مانع
معنی impediment, معنی هوحثیهوثئف, معنی impediment, معنی اصطلاح impediment, معادل impediment, impediment چی میشه؟, impediment یعنی چی؟, impediment synonym, impediment definition,
معنی adjustable
,
ترجمه adjustable
به فارسی,
معنی هویت سلول سرطانی
,
ترجمه هویت سلول سرطانی
به انگلیسی,
معنی biomass gradient
,
ترجمه biomass gradient
به فارسی,
معنی COMMUNITY MANAGER
,
ترجمه COMMUNITY MANAGER
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی