{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی immerse در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غوطه ور شدن
۲ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غرق در کاری بودن
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غوطهور کردن
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غرق شدن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرو بردن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در معرض چیزی قرار دادن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غوطه ورشدن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرو رفتن در
۰ ۰[توسط مترجم]
[زبان شناسی]
فرو بردن، زیر آب بردن
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
غسل ارتماسی دادن
معنی immerse, معنی هووثقسث, معنی immerse, معنی اصطلاح immerse, معادل immerse, immerse چی میشه؟, immerse یعنی چی؟, immerse synonym, immerse definition,