{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
icy
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸
۰
[توسط مشتری]
[مهندسی عمران]
یخی
۴
۱
[General]
[... عمومی ...]
یخی
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
یخمانند
۳
۱
[توسط مشتری]
[مهندسی عمران]
یخبندان
معنی icy, معنی هرغ, معنی icy, معنی اصطلاح icy, معادل icy, icy چی میشه؟, icy یعنی چی؟, icy synonym, icy definition,
معنی lacerate
,
ترجمه lacerate
به فارسی,
معنی پیچ دادن، ازدحام خوردن، تصادف کردن، مصادف شدن، پرت کردن، انداختن
,
ترجمه پیچ دادن، ازدحام خوردن، تصادف کردن، مصادف شدن، پرت کردن، انداختن
به انگلیسی,
معنی hjj
,
ترجمه hjj
به فارسی,
معنی forfeit
,
ترجمه forfeit
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی