{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
ibuprofen
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
ایبوپروفن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بیماری خاص
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
a painkiller
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
Ibuprofen is a nonsteroidal anti-inflammatory drug
معنی ibuprofen, معنی هدعحقخبثئ, معنی ibuprofen, معنی اصطلاح ibuprofen, معادل ibuprofen, ibuprofen چی میشه؟, ibuprofen یعنی چی؟, ibuprofen synonym, ibuprofen definition,
معنی water yield
,
معنی امواج شبه پلاسمونی
,
ترجمه امواج شبه پلاسمونی
به انگلیسی,
معنی جنبش، حرکت، فعالیت، جم خوردن، تکان دادن، به جنبش , دراوردن، حرکت دادن، بهمزدن، بجوش اوردن، تحریک , کردن یا شدن
,
ترجمه جنبش، حرکت، فعالیت، جم خوردن، تکان دادن، به جنبش , دراوردن، حرکت دادن، بهمزدن، بجوش اوردن، تحریک , کردن یا شدن
به انگلیسی,
معنی positive
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی