{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
hydration
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۴
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آبرسانی
۲
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
آبگيرى، آبدهی، هیدراتهکردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آبپوشی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آب رسانی
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هیدراتاسیون
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هیدراسیون
۱
۰
[توسط مترجم]
[شیمی]
آبدارکردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هیدراته شدن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ابگیری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رساندن آب به بدن
معنی hydration, معنی اتغیقشفهخئ, معنی hydration, معنی اصطلاح hydration, معادل hydration, hydration چی میشه؟, hydration یعنی چی؟, hydration synonym, hydration definition,
معنی body
,
ترجمه body
به فارسی,
معنی ریشه کن شدنی
,
ترجمه ریشه کن شدنی
به انگلیسی,
معنی وابسته به وداکتاب مقدس هندو
,
معنی near-field
,
ترجمه near-field
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی