{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
hotspot
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نقطه اتصال
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نقطه کانونی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نقطه مورد نظر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نقطۀ حساس؛ ناحیۀ نا آرام؛ منطقۀ ملتهب
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نقاط حساس/ نقطه اتصال
۱
۲
[توسط مترجم]
[علوم کامپیوتر]
نقطه داغ
معنی hotspot, معنی اتخفسحخف, معنی hotspot, معنی اصطلاح hotspot, معادل hotspot, hotspot چی میشه؟, hotspot یعنی چی؟, hotspot synonym, hotspot definition,
معنی bale
,
ترجمه bale
به فارسی,
معنی self complacency
,
ترجمه self complacency
به فارسی,
معنی Bruise; خونمردگى
,
معنی Hypersurface
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی