{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
grind
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[General]
[... عمومی ...]
کار یکنواخت
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تیز کردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سخت كاركردن
۰
۰
[bbComputer]
[... عمومی ...]
كار يكنواخت كردن،(ساییدن،آسیاب کردن)
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سخت کارکردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سودن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آسیاب کردن/
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
خاییدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تیز
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خرد کردن، آسیاب کردن
معنی grind, معنی لقهئی, معنی grind, معنی اصطلاح grind, معادل grind, grind چی میشه؟, grind یعنی چی؟, grind synonym, grind definition,
معنی cognitive
,
ترجمه cognitive
به فارسی,
معنی arachnoid;عنكبوتيه
,
معنی Breast
,
ترجمه Breast
به فارسی,
معنی Nuclear scattering
,
ترجمه Nuclear scattering
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی