{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
governing
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حاکم بر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مسلط، حاکم، تعیین کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
اولوالامر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حکومت کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
حاکم
معنی governing, معنی لخذثقئهئل, معنی governing, معنی اصطلاح governing, معادل governing, governing چی میشه؟, governing یعنی چی؟, governing synonym, governing definition,
معنی dissociative
,
معنی armed
,
ترجمه armed
به فارسی,
معنی Referendum
,
ترجمه Referendum
به انگلیسی,
معنی (hsif)rag=
,
ترجمه (hsif)rag=
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی