{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
govern
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنترل کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تابع خود کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
فرمانداری کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حکومت کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مدیریت کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حکمرانی کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعیین کردن، ناظر بودن بر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنترل کردن، تحت تاثیر قرار دادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حکم راندن
معنی govern, معنی لخذثقئ, معنی govern, معنی اصطلاح govern, معادل govern, govern چی میشه؟, govern یعنی چی؟, govern synonym, govern definition,
معنی Describe
,
ترجمه Describe
به فارسی,
معنی پرداخت به دارنده است، برات سفید مهر حواله سفید مهر که مقدار وجهان قیدنشده وقابل ,
,
ترجمه پرداخت به دارنده است، برات سفید مهر حواله سفید مهر که مقدار وجهان قیدنشده وقابل ,
به انگلیسی,
معنی واحد یگانگی، پیوستگی، وحدت، شرکت، اشتراک، شماره یک
,
ترجمه واحد یگانگی، پیوستگی، وحدت، شرکت، اشتراک، شماره یک
به انگلیسی,
معنی state
,
ترجمه state
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی