{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
govern
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنترل کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حکم راندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مدیریت کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
فرمانداری کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تابع خود کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حکمرانی کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تعیین کردن، ناظر بودن بر
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
حکومت کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کنترل کردن، تحت تاثیر قرار دادن
معنی govern, معنی لخذثقئ, معنی govern, معنی اصطلاح govern, معادل govern, govern چی میشه؟, govern یعنی چی؟, govern synonym, govern definition,
معنی army
,
ترجمه army
به فارسی,
معنی prediction
,
ترجمه prediction
به انگلیسی,
معنی Independency
,
ترجمه Independency
به فارسی,
معنی ادراک از رفتارهای سیاسی
,
ترجمه ادراک از رفتارهای سیاسی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی