{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
funded
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرمایهگذاری کردن، تاسیس کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
تامین بودجه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرمایهگذاری شده
معنی funded, معنی بعئیثی, معنی funded, معنی اصطلاح funded, معادل funded, funded چی میشه؟, funded یعنی چی؟, funded synonym, funded definition,
معنی blood-borne
,
ترجمه blood-borne
به فارسی,
معنی faulty parts
,
ترجمه faulty parts
به فارسی,
معنی (طب) زونا
,
ترجمه (طب) زونا
به انگلیسی,
معنی منظم، باقاعده
,
ترجمه منظم، باقاعده
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی