{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
fried
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرخ شده
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سرخ کرده
معنی fried, معنی بقهثی, معنی fried, معنی اصطلاح fried, معادل fried, fried چی میشه؟, fried یعنی چی؟, fried synonym, fried definition,
معنی disinterested
,
ترجمه disinterested
به فارسی,
معنی tweeze
,
ترجمه tweeze
به فارسی,
معنی pneumococcus
,
ترجمه pneumococcus
به فارسی,
معنی دارایی خالص
,
ترجمه دارایی خالص
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی