{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی form در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شکل
۲ ۰[توسط مترجم]
[هنر و فرهنگ]
فرم
۲ ۰[توسط مترجم]
[معماری]
شکل
۱ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
نموذج
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قالب، شكل
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرم
۱ ۰[توسط مترجم]
[فلسفه]
صورت
۱ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
شکل دادن،محتوا
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فرم/شکل
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
فرم
معنی form, معنی بخقو, معنی form, معنی اصطلاح form, معادل form, form چی میشه؟, form یعنی چی؟, form synonym, form definition,
معنی toxicology, معنی aquaculture, معنی L1-L5Disc shows dehydrion and broad broad based herniation with moderate to severe compression on thecal sac, ترجمه L1-L5Disc shows dehydrion and broad broad based herniation with moderate to severe compression on thecal sac به فارسی, معنی atheromatosis, ترجمه atheromatosis به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی