{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
flashing
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برق زدن
۳
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
چشمک زدن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
درزپوش
۲
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
بدن نمایی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
زودگذر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تبخیر ناگهانی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
آبچکان
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تبخیر آنی
معنی flashing, معنی بکشساتهئل, معنی flashing, معنی اصطلاح flashing, معادل flashing, flashing چی میشه؟, flashing یعنی چی؟, flashing synonym, flashing definition,
معنی پارافین گیری
,
ترجمه پارافین گیری
به انگلیسی,
معنی incident radiance
,
ترجمه incident radiance
به فارسی,
معنی vascular malformation
,
ترجمه vascular malformation
به فارسی,
معنی nondeterministic finite automata
,
ترجمه nondeterministic finite automata
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی