{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
fixture
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قطعه نگهدارنده
۱
۰
[توسط مشتری]
[دندانپزشکی ]
فیکسچر
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی هوافضا ]
فیکسچر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ابزار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فیکسچر، اسباب ثابت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تجهیزات
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اثاث ثابت
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ثابتکننده، قید
معنی fixture, معنی بهزفعقث, معنی fixture, معنی اصطلاح fixture, معادل fixture, fixture چی میشه؟, fixture یعنی چی؟, fixture synonym, fixture definition,
معنی high
,
ترجمه high
به فارسی,
معنی Very Large Scale Integrated Circuit(VLSI)
,
ترجمه Very Large Scale Integrated Circuit(VLSI)
به فارسی,
معنی Probably, شايد
,
ترجمه Probably, شايد
به فارسی,
معنی به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن ,
,
ترجمه به، دارای ظاهرخوب کردن، صیقلی کردن، جلا، صیقل لاکالکل، لاکالکل زدن به، جلازدن به، جلادادن، لعاب زدن ,
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی