{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
federated
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مشتری]
[مدیریت]
متحد
۰
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
متحد
معنی federated, معنی بثیثقشفثی, معنی federated, معنی اصطلاح federated, معادل federated, federated چی میشه؟, federated یعنی چی؟, federated synonym, federated definition,
معنی منبع
,
ترجمه منبع
به فارسی,
معنی flux
,
ترجمه flux
به انگلیسی,
معنی meltdown
,
معنی musclue
,
ترجمه musclue
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی