{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی fainting در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
غش کردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ضعف؛ غش؛ بیهوشی؛ سنکوپ
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
اغماء
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
هوش بری
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
ضعف
لایک۰ نپسندیدن۰
[General]
[... عمومی ...]
بی هوشی



معنی fainting, معنی بشهئفهئل, معنی fainting, معنی اصطلاح fainting, معادل fainting, fainting چی میشه؟, fainting یعنی چی؟, fainting synonym, fainting definition,