{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
factor
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۸
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کشاورزی]
عامل
۸
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
عامل
۷
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
عامل
۶
۰
[توسط مترجم]
[ریاضی]
عامل
۶
۰
[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
عامل
۶
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت بازرگانی و MBA]
عامل
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
因素
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فاکتور
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فاکتور
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
عامل
معنی factor, معنی بشرفخق, معنی factor, معنی اصطلاح factor, معادل factor, factor چی میشه؟, factor یعنی چی؟, factor synonym, factor definition,
معنی Fog Computing
,
ترجمه Fog Computing
به فارسی,
معنی کدگذاری ویژگی
,
ترجمه کدگذاری ویژگی
به انگلیسی,
معنی (raeberof) (معمولا بصورت جمع) نیا، اجداد، جد اعلی
,
ترجمه (raeberof) (معمولا بصورت جمع) نیا، اجداد، جد اعلی
به انگلیسی,
معنی pussy
,
ترجمه pussy
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی