{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
expenditure
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۲
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
مخارج
۱
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
مصرف
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
خرج کردن، هزینه ها، مخارج
۰
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
مخارج. هزینه
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
برآمد
۰
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
هزینه ها، مخارج
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
مصرف
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
هزینه کرد بهینه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
صرف، پرداخت، هزینه
۰
۰
[توسط مترجم]
[حسابداری]
هزینه کرد
معنی expenditure, معنی ثزحثئیهفعقث, معنی expenditure, معنی اصطلاح expenditure, معادل expenditure, expenditure چی میشه؟, expenditure یعنی چی؟, expenditure synonym, expenditure definition,
معنی poor prognosis
,
معنی fever and chill
,
ترجمه fever and chill
به فارسی,
معنی TOURIST
,
ترجمه TOURIST
به فارسی,
معنی reinforcement bars
,
ترجمه reinforcement bars
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی