{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
executed
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
اعدام شده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اعدام کردن، اجرا کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجرا شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
اجرا
معنی executed, معنی ثزثرعفثی, معنی executed, معنی اصطلاح executed, معادل executed, executed چی میشه؟, executed یعنی چی؟, executed synonym, executed definition,
معنی saddle joint
,
معنی boob
,
ترجمه boob
به فارسی,
معنی versicular
,
ترجمه versicular
به فارسی,
معنی گسل
,
ترجمه گسل
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی