{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
establish
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تاسیس کردن
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برقرار کردن
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
بنانهادن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به ثبت رسیدن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... محتوای عمومی ...]
تأسیس
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نشان دادن اعلام کردن تاسیس کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فراهم کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تصدیق کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایجاد، برقراری
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ایجاد
معنی establish, معنی ثسفشدکهسات, معنی establish, معنی اصطلاح establish, معادل establish, establish چی میشه؟, establish یعنی چی؟, establish synonym, establish definition,
معنی removal
,
ترجمه removal
به فارسی,
معنی thermotropism
,
ترجمه thermotropism
به فارسی,
معنی اسمی گزاره ای
,
ترجمه اسمی گزاره ای
به فارسی,
معنی ovashgymkogxed
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی