{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
establish
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۴ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تاسیس کردن
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
برقرار کردن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به ثبت رسیدن
۱
۰
[توسط مترجم]
[... محتوای عمومی ...]
تأسیس
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
بنانهادن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
افتتاحکردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تصدیق کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نشان دادن اعلام کردن تاسیس کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
احداث کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تاسیس نمودن
معنی establish, معنی ثسفشدکهسات, معنی establish, معنی اصطلاح establish, معادل establish, establish چی میشه؟, establish یعنی چی؟, establish synonym, establish definition,
معنی springs
,
ترجمه springs
به فارسی,
معنی (ailaprac.lp) استخوان مچ دست، رسغ دست
,
ترجمه (ailaprac.lp) استخوان مچ دست، رسغ دست
به انگلیسی,
معنی ally
,
ترجمه ally
به فارسی,
معنی پل
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی