{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
eruption
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[جغرافیا ]
فوران
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
فوران
۲
۰
[توسط مترجم]
[زمین شناسی]
فوران
۱
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
جوش، بثورات
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
درگیری
معنی eruption, معنی ثقعحفهخئ, معنی eruption, معنی اصطلاح eruption, معادل eruption, eruption چی میشه؟, eruption یعنی چی؟, eruption synonym, eruption definition,
معنی پست کردن، تحقیر کردن، اهانت کردن به
,
ترجمه پست کردن، تحقیر کردن، اهانت کردن به
به انگلیسی,
معنی cell division
,
ترجمه cell division
به فارسی,
معنی bez
,
ترجمه bez
به فارسی,
معنی برنامه کد پاسخ سریع
,
ترجمه برنامه کد پاسخ سریع
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی