{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی ensemble در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
سرهم کردن
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کلیّت، یک مجموعه از عناصر به صورت یک کلّ دیده میشوند
۱ ۱[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
گروه
۰ ۰[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
دسته
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گروه، توده
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مدل مجتمع
۰ ۰[توسط مترجم]
[مهندسی شیمی]
هنگرد
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مجموعه، گروه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
انسمبل/ با هم
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کلیت
معنی ensemble, معنی ثئسثودکث, معنی ensemble, معنی اصطلاح ensemble, معادل ensemble, ensemble چی میشه؟, ensemble یعنی چی؟, ensemble synonym, ensemble definition,
معنی bastard, ترجمه bastard به فارسی, معنی get rid of, ترجمه get rid of به فارسی, معنی polymer, معنی Maestro
, ترجمه Maestro
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی