{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
enforcement
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی عمران]
اجرا
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجرا
۱
۰
[توسط مترجم]
[اقتصاد و بازرگانی]
اجرا کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجبار- فشار
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تقویتی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اعمال
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
اجرا
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تنفیذ/اجرا
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
اجبار
۰
۰
[توسط مترجم]
[حقوق]
اجرای حکم
معنی enforcement, معنی ثئبخقرثوثئف, معنی enforcement, معنی اصطلاح enforcement, معادل enforcement, enforcement چی میشه؟, enforcement یعنی چی؟, enforcement synonym, enforcement definition,
معنی hygiene;بهداشت
,
معنی Leader–member exchange
,
ترجمه Leader–member exchange
به فارسی,
معنی performance evaluation
,
ترجمه performance evaluation
به فارسی,
معنی Backbone of the double helix
,
ترجمه Backbone of the double helix
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی