{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
encapsulate
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[بیوتکنولوژی]
درونپوشانی کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
گنجانده شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
درخود داشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
به صورت بسته درآوردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
محصور سازی، کپسوله سازی
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی شیمی]
محصور کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در بر داشتن
معنی encapsulate, معنی ثئرشحسعکشفث, معنی encapsulate, معنی اصطلاح encapsulate, معادل encapsulate, encapsulate چی میشه؟, encapsulate یعنی چی؟, encapsulate synonym, encapsulate definition,
معنی easiness
,
ترجمه easiness
به فارسی,
معنی explosion
,
ترجمه explosion
به انگلیسی,
معنی Himalaya
,
ترجمه Himalaya
به فارسی,
معنی بیل زدن یا شخم زده ایجاد میشود، ضربه، ضربت، بریدن درشکه کرایه، نویسنده مزدور، جنده زخم زدن، خردکردن، بیل زدن، اسب کرایه ای، اسب پیر کلنگ، سرفه خشک وکوتاه، چاک، برش، شکافی که بر اثر ,
,
ترجمه بیل زدن یا شخم زده ایجاد میشود، ضربه، ضربت، بریدن درشکه کرایه، نویسنده مزدور، جنده زخم زدن، خردکردن، بیل زدن، اسب کرایه ای، اسب پیر کلنگ، سرفه خشک وکوتاه، چاک، برش، شکافی که بر اثر ,
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی