{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
emitter
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
منتشر کننده
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ساطع کننده
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
تابنده
۱
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی پزشکی]
انتشار دهنده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منتشر کننده؛ گسیل کننده؛ گسیلنده؛ اِمیتر
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ساطع کننده؛ تشعشع کننده؛ منتشر کننده؛ گسیل کننده؛ اِمیتر
معنی emitter, معنی ثوهففثق, معنی emitter, معنی اصطلاح emitter, معادل emitter, emitter چی میشه؟, emitter یعنی چی؟, emitter synonym, emitter definition,
معنی colosseum
,
ترجمه colosseum
به فارسی,
معنی patching
,
ترجمه patching
به فارسی,
معنی thorn apple
,
ترجمه thorn apple
به فارسی,
معنی Lagrangian
,
ترجمه Lagrangian
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی