{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
emergent
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
نوظهور
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ناشی یا نوظهور
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
اثرات ناشیه
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نمایان شدن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پدیده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
رو به افزایش
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
بیرون آینده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
نوپدید
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
برآینده، در شرف تکوین
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ناشی، مبرم، بیرون اینده، براینده، اثرات ناشیه
معنی emergent, معنی ثوثقلثئف, معنی emergent, معنی اصطلاح emergent, معادل emergent, emergent چی میشه؟, emergent یعنی چی؟, emergent synonym, emergent definition,
معنی aristocracy
,
ترجمه aristocracy
به فارسی,
معنی جاذب
,
ترجمه جاذب
به انگلیسی,
معنی Directive
,
ترجمه Directive
به فارسی,
معنی literature
,
ترجمه literature
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی