{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
embody
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تجسم
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مجسم کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در برداشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دربرداشتن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مظهر (چیزی) بودن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دربر داشتن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تجسم کردن
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
متضمن بودن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جسم دادن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تجسم یافته
معنی embody, معنی ثودخیغ, معنی embody, معنی اصطلاح embody, معادل embody, embody چی میشه؟, embody یعنی چی؟, embody synonym, embody definition,
معنی tenth
,
ترجمه tenth
به فارسی,
معنی مرز پارتو
,
ترجمه مرز پارتو
به انگلیسی,
معنی Pair
,
ترجمه Pair
به انگلیسی,
معنی سقوط کردن هواپیما
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی