{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی embedding در واژه‌نامه ترجمیک

زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه

درباره واژه‌نامه ترجمیک
لایک۶ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
تعبیه
لایک۴ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جاسازی
لایک۳ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی فناوری اطلاعات ]
تعبیه‌سازی
لایک۱ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
تعبیه، نگاشت
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قراردادن (جایگذاری)
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جای‌دهی؛ تعبیه؛ درونه‌گیری
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
واردکردن
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جانشانی
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ادغام (جاسازی یا تعبیه)
لایک۰ نپسندیدن۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ثابت کردن بافت در یک ماده سفت کننده قبل از برش



معنی embedding, معنی ثودثییهئل, معنی embedding, معنی اصطلاح embedding, معادل embedding, embedding چی میشه؟, embedding یعنی چی؟, embedding synonym, embedding definition,