{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
elderly
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۳
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مسن
۲
۰
[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
سالمند
۲
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
سالمند
۲
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
سالمند
۲
۰
[توسط مترجم]
[تربیت بدنی]
سالمند
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
کهولت
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
سالمندان
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
مسن، سالخورده، سالمند
۰
۰
[توسط مترجم]
[نرم افزار، سخت افزار و کامپیوتر]
سالمندان
۰
۰
[توسط مترجم]
[پرستاری و پیراپزشکی]
ُسالمندان
معنی elderly, معنی ثکیثقکغ, معنی elderly, معنی اصطلاح elderly, معادل elderly, elderly چی میشه؟, elderly یعنی چی؟, elderly synonym, elderly definition,
معنی Power-to-Gas-Technology
,
ترجمه Power-to-Gas-Technology
به فارسی,
معنی برگشته کردن، کج کردن
,
معنی سفربخیر، خدا حافظ، خدا به همراه
,
معنی Visual design
,
ترجمه Visual design
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی