{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی egg در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱ 
۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تخمک
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
تخم
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
خایه
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
????
۰ ۰[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
الکتروگاستروگرافی
۰ ۰[توسط مترجم]
[پزشکی]
تخم
۰ ۰[General]
[... عمومی ...]
تخممرغ
۰ ۱[General]
[... عمومی ...]
تخم مرغ
معنی egg, معنی ثلل, معنی egg, معنی اصطلاح egg, معادل egg, egg چی میشه؟, egg یعنی چی؟, egg synonym, egg definition,
معنی compound measure, ترجمه compound measure به فارسی, معنی be imprisoned, ترجمه be imprisoned به فارسی, معنی نزدیک ترین نقاط تکراری, ترجمه نزدیک ترین نقاط تکراری به انگلیسی, معنی ترکیبات کرم, ترجمه ترکیبات کرم به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی