{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
dissocial
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
غیرمعاشر
معنی dissocial, معنی یهسسخرهشک, معنی dissocial, معنی اصطلاح dissocial, معادل dissocial, dissocial چی میشه؟, dissocial یعنی چی؟, dissocial synonym, dissocial definition,
معنی seasonal worker
,
ترجمه seasonal worker
به فارسی,
معنی شدن، (تش.) عضو یا اندامقیفی شکل قیف، دودکش، بادگیر، شکل قیفی داشتن، (مج.) باریک ,
,
ترجمه شدن، (تش.) عضو یا اندامقیفی شکل قیف، دودکش، بادگیر، شکل قیفی داشتن، (مج.) باریک ,
به انگلیسی,
معنی دسته، طره، منگوله، ریشه پارچه، ته ریش، ریش بزی کلاله، طره دار یا پرزدارکردن
,
ترجمه دسته، طره، منگوله، ریشه پارچه، ته ریش، ریش بزی کلاله، طره دار یا پرزدارکردن
به انگلیسی,
معنی Frame blend
,
ترجمه Frame blend
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی