{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
dissociable
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
غیراجتماعی
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
غیرمعاشرتی
معنی dissociable, معنی یهسسخرهشدکث, معنی dissociable, معنی اصطلاح dissociable, معادل dissociable, dissociable چی میشه؟, dissociable یعنی چی؟, dissociable synonym, dissociable definition,
معنی ophthalmologist
,
ترجمه ophthalmologist
به فارسی,
معنی توسعه ی مبتنی بر آزمون
,
ترجمه توسعه ی مبتنی بر آزمون
به انگلیسی,
معنی Agile Model
,
معنی اثر، نشان، رد پا، جای پا، مقدار ناچیز، ز ترسیم دنبال کردن، پی کردن، پی بردن به رسم، ترسیم کردن، ضبطکردن، کشیدن، اثر گذاشتن
,
ترجمه اثر، نشان، رد پا، جای پا، مقدار ناچیز، ز ترسیم دنبال کردن، پی کردن، پی بردن به رسم، ترسیم کردن، ضبطکردن، کشیدن، اثر گذاشتن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی