{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
dissection
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۳
۴
[توسط مترجم]
[دامپزشکی ]
دایسکشن
۲
۱
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
1.تشريح(آناتومي) 2. بُرش(جراحي)
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
کالبدشکافی، تشریح
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تشریح
۰
۰
[General]
[... عمومی ...]
تشریح
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
قطعهبندی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
کالبدشکافی
معنی dissection, معنی یهسسثرفهخئ, معنی dissection, معنی اصطلاح dissection, معادل dissection, dissection چی میشه؟, dissection یعنی چی؟, dissection synonym, dissection definition,
معنی culture
,
ترجمه culture
به فارسی,
معنی (اسکاتلند) بسیار، جالب توجه، عجیب، غریب، شخص , غریبه، ناشناس، خجالتی، غیر عادی، خارق العاده مهیج، هیجان، مرموز
,
ترجمه (اسکاتلند) بسیار، جالب توجه، عجیب، غریب، شخص , غریبه، ناشناس، خجالتی، غیر عادی، خارق العاده مهیج، هیجان، مرموز
به انگلیسی,
معنی Demonstrate نشاندادن
,
ترجمه Demonstrate نشاندادن
به فارسی,
معنی visual perception
,
ترجمه visual perception
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی