{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
diffuse
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۵
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی صنایع]
پراکنده
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پخش شدن
۰
۰
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Diffuse facet degeneration is seen too
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دیرپایی
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
پخش کردن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
افشاندن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
تقسیم
۰
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
منتشر، گسترده
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
exude
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
منتشر کردن، افشاندن
معنی diffuse, معنی یهببعسث, معنی diffuse, معنی اصطلاح diffuse, معادل diffuse, diffuse چی میشه؟, diffuse یعنی چی؟, diffuse synonym, diffuse definition,
معنی wavy
,
ترجمه wavy
به فارسی,
معنی scoring system
,
ترجمه scoring system
به انگلیسی,
معنی pavement
,
ترجمه pavement
به فارسی,
معنی ران گوسفند و غیره که پخته باشد، ژیگو
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی